Monday, May 15, 2006

شبیه کی؟شبیه یک آرزو؟شبیه خیال !شبیه تنهایی ؟
شبیه ماه پشت مه؟شبیه بارون خاطره؟شبیه پنجره های بسته نگاه ،شبیه به کی ؟شبیه خودم؟
من شبیه کیم؟تنهاترین ،تنهاترین،در قصر تنهایی!
به چه می اندیشم؟ نمی دانم؟
سالهاست که این واژه مأنوس لحظات و هم آلود ذهنم گشته!مدتهاست که ناباورانه مرهم گذاشته ام بر دردهایی که با من است؟
به کدامین امید؟با یاد کدامین خاطره خوش باشم ؟
شبیه هیچ کس نیستم ،پشت نوشته هایم همه چیز هست جز من.